کد مطلب:30895
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:15
مي گويند خدا از باب رحمت مرا آفريد. من مي خواستم آفريده شوم. چرا خدا مرا آفريد؟
فلسفه و متكلمان گفته اند: هر چيزي كه پا به عالم وجود مي گذارد، ارزشمند است و عَدَم بي ارزش است . غزالي مي گويد: ليس في الاءمكان أبدع ممّا كان؛ نظامي زيباتر از نظام موجود امكان ندارد.
مسلمان معتقد است : اساساً بدي وجود ندارد. جهان ساية حق است و محال است كه زيبا نباشد . اگر به جهان هستي با ديد جمعي و گسترده نگاه كنيم، آن را زيبا مي بينيم.[9]
در هر صورت فيض هستي از سوي فياض مطلق در جريان است. موجودات طبث قانون و قابليت ميتوانند از فيض هستي كه انواع مختلفي دارد، بهره مند شوند. در مورد انسان ازدواج ها و توالد و تناسل ، زمينة بهره برداري از فيض هستي را فراهم مي سازند.
در اين صورت معني ندارد كسي بگويد خداوند چرا مرا خلق كرد.
خداوند آدم و حوا را خلق كرد و نسل آدم و حوا در ساية توليد مثل خلق مي شوند و طبعاً از فيض هستي برخوردارند. هر موجودي در روي زمين ظهور كند، طبعاً از شعاع آفتاب بهره مند مي شود. شعاع خورشيد همه جا را فرا گرفته است. هر موجودي به نحوي از آن بهره برداري مي كند . مواليد انسان به طريقي ، گياهان نيز به نوع ديگر از خورشيد استفاده مي كنند و اين معني ندارد كه من فيض خدا را نمي خواستم.
[9] مرتضي مطهري ، مجموعة آثار ، ج 1، ص 92 ، عدل الهي.
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.